سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























دغدغه های فرهنگی

نویسنده: حسن عبدالله زاده
اگر ازشما خواسته شود درباره خودتان چند جمله توضیح دهید و یا درحالت کلی درباره خودتان صحبت کنید ،شما چه می گویید ؟ آیا احساس نمی کنید که درباره اخلاق وروحیات خود واقعا چیز زیادی نمی دانید ؟ حال ازشما می خواهیم درباره دوستتان یا یکی ازاقوامتان صحبت کنید ویا سئوال می کنیم نظرشما درباره فلان آقا یا خانم چیست ؟ دراکثر مواقع صحبت می کنید ونظرمی دهید وخیلی راحت درباره او نتیجه گیری می کنید، گویا او را بهترازخودتان می شناسید . اینکه ما خواسته یا ناخواسته دوست نداریم درباره خودمان فکرکنیم ویادرست فکر کنیم ،دلایل زیادی دارد وآثار مختلفی برروند زندگی، احساسات ،عواطف و روابط ما می گذارد.دربسیاری موارد آزردگی ها و مشکلات عاطفی ما نتیجه انباشته شدن احساسات حل وفصل نشده ای است که مانع می شوند ، اززمان حال وزندگی روزمره برداشت وتجربه درستی داشته باشیم .این احساسات گاه قدمتی دیرینه دارند وبه دوران کودکی برمی گردند وگاه ناشی ازیک حادثه نزدیک جروبحث بایک همکار یا همسایه است .
درهرصورت ، شما فشاری را تحمل می کنید ونیروی فراوانی را برای پنهان کردن احساسات قدیمی صرف می کنید، به گونه ای که قادر به انجام دادن امور روزمره ،مهرورزیدن وعمل به تعهد نیستید.احساسات ابراز نشده قضاوت را مخدوش وشما را بسیار حساس وعصبانی می کند . پس در برابر مسائل واکنش نامناسب نشان وکنترلتان را ازدست می دهید.
مشکلات شخصی شما مانع ازاین می شوند که با دنیا برخورد صادقانه داشته باشید. تحقیقات روان شناسان شخصیت نشان داده است که مشکلات اقتصادی و اجتماعی موجب تشدید بروزصفات منفی شخصیت افراد می شود. اگرانسان بتواند محدوده تاثیر عوامل محیطی رابر رفتار وشخصیت خود کنترل کند ، کمک زیادی به سلامت روانی خود کرده است . برای رسیدن به عواطف مثبت وسازنده مهم است که نقطه ضعف های شخصیتی خود را بشناسید وبدانید که چگونه این نقاط درادراک وروابط شما اثرمی گذارد.
هدف شما این است که رشد کنید وتا حد امکان به شکوفایی وشادکامی برسید.
وقتی شما مسائل عاطفی حل نشده ای دارید ، لحظه حال را بامسائل مربوط به گذشته مخدوش می کنید . برای حل این مشکل باید معانی احساسات خود را درک کنید وبیاموزید که آنها را مستقیما ابراز ودر هرلحظه بتوانید احساس خود را آزاد کنید وبه نحو احسن با آن کنار بیایید.زندگی خوب واثربخش شرایطی است که بتوانید آزادانه آنچه راکه می خواهید بگویید وآنچه را می خواهید احساس کنید وبا جامعه بشری سود برسانید. اطلاع ازاستعدادهای خود برای رسیدن به زندگی شاد ضروری است . اگر می خواهید معنای زندگی را احساس کنید باید استعداد های خود را بروز دهید. یاد بگیریم آزادانه خود را باورکنیم و احساساتمان راجهت بدهیم .شما اگرناراحتی را درسینه نگه دارید ،خشم ابرازنشده را درخود انباشته می کنید ، وقتی رنجش به دل دارید ،نمی توانید به خود احساس خوبی داشته باشید، خود را شایسته موفقیت نمی دانید ودرنتیجه کارمثبتی انجام نمی دهید.
مشکل اینجاست که ما همیشه احساسات منفی خود را آن قدرقورت می دهیم تا به لحظه انفجار برسیم ، وقتی به موضوع منفی درروابط پی می بریم ،به جای آنکه آن را مطرح کنیم وراحت حرفمان رابزنیم به هزاربهانه موضوع رابه عقب می اندازیم وسکوت اختیار می کنیم ،خیلی مواق افراد ازترس اینکه روابطشان تیره شود ،احساسات منفی خود را حل نشده نگه می دارند ،غافل ازاینکه احساسات منفی وناخوشایند به مرور زمان افراد را به لحظه انفجار نزدیک می کند و روابط سالم وشاد رنگ می بازد . بالارفتن ظرفیت پذیرش انتقاد ، قدرت ومهارت بروزمناسب احساسات منفی کمک زیادی به افراد می کند ، آیا تا به حال شده است شما به خاطر مسئله ای کوچک مثل بازماندن درخمیردندان یا جا به جایی وسیله ای به طرف مقابلتان به شدت پرخاش وجهنمی به پا کنید ویا شاید خود شما به خاطر مسئله ای کوچک مورد پرخاش قرار گر فته باشید ؟
رنجش های کوچک وجمع شده سبب تحریف افکار واحساسات می شود .چطور می شود اظهار نظری کوچک ناگهان به بلوایی منجرشود که آرام کردن آن مدت ها طول می کشد؟بدیهی است این همه نیروی منفی متعلق به آن اظهارنظرکوچک یا آن مسئله ساده نیست ، بلکه علت آن را باید ازمطالب ذکرشده دربالا پیگیری کنیم .شما مجموعه آن چیزهایی هستید که تاکنون برای شما اتفاق افتاده است .حوادث خوش وناخوش به اتفاق شما را ساخته اند . ممکن است دربسیاری ازحوادثی که برای شما اتفاق افتاده اند ، مقصر نبوده و نقشی نداشته اید .اما درهرانتخاب نوع واکنش با خود شما بوده است .حالا شما مسئولیت دارید تا گذشته خود را سامان دهید ومدیریت کنید وهرگز تحت تاثیر آن تجارب منفی باقی نمانید .
درقبال واکنش هایی که نسبت به حوادث نشان می دهید ،ازشدت سرزنش کردن دیگران می کاهد و درضمن به شما نیرو وانگیزه ای می دهد که تغییر کنید وجلو بروید .اگرواقع بین ترباشید ، حتما به این نتیجه می رسید که رمزو راز زندگی این است که اصولارمز ورازی درکارنیست ،همه اش تلاش ،کاروانگیزه های هدفمند است وهمواره باید سعی کنید که جهتی راکه ازهمه مناسب تر است ،انتخاب وفکورانه وبا جدیت پیگیری کنید . معنای زندگی این است که استعدادها وتوانمندی های خود را بشناسید ودرمواقع لزوم با دیگران سهیم شوید وبا مدیریت عواطف واحساساتتان اززندگیتان آگاهانه لذت ببرید . بشرامروزی همواره سعی کرده است که رفتارخود را بیشتر به فکر وتعقل نسبت دهد وبه عواطف و احساسات آن چنان که لازم است ،توجهی نکرده است. همانطور که به موضوعاتی مثل هوش هیجانی نشده است ،مسلم است انسان بدون عواطف واحساس پوچی را تجربه می کند وهدفی را دنبال نمی کند وازطرفی هیجانات نیزبه شدت رفتارانسان ها را تحت تاثیرقرارمی دهد .بسیاری ازما درباره هیجانات خود آگاهی وشناخت لازم را نداریم ودربرخی موارد اسیرآنها می شویم ،بدیهی است شادکامی و خودشکوفایی زمانی محقق می شود که بین هوش به معنای تعقل وتفکر (IQ) وهوش هیجانی یا عاطفی (E.Q.E.I ) تناسب وتوازن برقرارشود وهرگز فردی با هوشبهربالا ولی بدون برخورداری ازفاکتورهای هوش هیجانی توانایی زندگی سالم وشاد ودرعین حال مفید را نخواهد داشت.
شناخت عواطف وهیجانات ودرکل شناخت خود فقط به معنی آشنایی با نقاط ضعف وکاستی های خود نیست . بهتراست که همزمان نقاط قوت ومواضع قدرت فردی را بشناسیم تا ازاین طریق بتوانیم تغییرات سازنده تری درزندگی خود ودیگران ایجاد کنیم وچون تغییرات حاصل برگرفته ازنیروهای مثبت درون است ،انگیزه فرد را برای پیشرفت وخود شکوفایی افزایش می دهد . وقتی که وارد جزیره ناشنا خته وجود خود می شوید ، چیزهای شگفت انگیزی را مشاهده خواهید کرد.
باورکردن خود وایمان داشتن به توانایی ها وقدرتمندی خودتان شرط اولیه موفقیت است .زمانی که بتوانید ازگفتن کلمه « می توانم » لذت ببرید و نیرو بگیرید . دراین صورت است که شما درانجام کارهای روزمره ورسیدن به اهدافتان به خودتان متکی هستید ونیازی به تایید دیگران ندارید ویا اینکه دیگران نمی توانند شما راازمسیر پیشرفت بازدارند .اگر بیشتر مردم اشتباهات واهمال کاری های خود را درزندگی به گردن بدشانسی وتقدیرمی اندازند به نتیجه بالا نرسیده اند .

نوشته شده در چهارشنبه 91/4/7ساعت 5:56 عصر توسط خادم نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin